! اسباب بازی
می گفت : نزدیک به یک ساله که از این خیابون رد نشدم . می گفت : می ترسم ، بچه ام اسباب بازی بخواد نتونم بخرم .
? نوشته های دیگران []
! السلام علیک یا حضرت معصومه
صندلی عقب تاکسی تنها نشسته بودم . کنار خیابان دختری دیدم که نصف موهای مش کرده اش بیرون از روسری بود . عینک آفتابی بزرگی هم به چشم اش زده بود . دستی تکان داد و تاکسی ایستاد . کنارم نشست . با خودم فکر کردم این تیپ افراد به چه کس یا به چه چیز اعتقاد دارند . روی پل نیروگاه حرم حضرت معصومه رم که دید عینک اش رو در آورد و قبل از من سلام داد .
السلام علیک یا حضرت معصومه
? نوشته های دیگران []
! زندگی
زندگی زیبا نیست . زیبا بپنداریمش.
? نوشته های دیگران []
! عکس 1
این عکسا رو تو دستشویی یه هتل اسم و رسم دار یکی از شهرهای کشورمون گرفتم . چقدر خندیدیم با بچه ها . ظاهرا یه خورده سوادشون نم کشیده بوده .
![](http://meisam006.persiangig.com/image/zolf/sifoon.jpg)
? نوشته های دیگران []
! عید
عید امسال هم با همه خوبیو بدی هاش گذشت .
چهار تا جوان کنار کاخ هشت بهشت نشسته بودند ، می کشیدند و ورق بازی می کردند . کنار هشت بهشت تو هشت جهنم غرق بودند .
? نوشته های دیگران []
! کل یادداشت های این وبلاگ
|
|
|